مشرک نشوم کاش...

ساخت وبلاگ

اینکه اینجا نمی‌نویسم یعنی حسابی نزدیکی تا یواشکی هایم را زمزمه کنم داخل گوشت مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 6 تير 1401 ساعت: 10:58

از اولین دیدارش 6 سالی میگذرد... فراز و نشیب چه عبارت قاصری باشد اگر بخواهم در توضیح آنچه بر سرمان آمد بکار ببرمش...امروز، مادر و پدر و خواهرم از قصدم برای ازدواج مطلع هستند و احتمالا تا یکی دو هفته ا مشرک نشوم کاش......ادامه مطلب
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:47

تمام خانواده ام موافقت خود را با ازدواج من اعلام کردند.

مادرم با مادرش صحبت کرد. قرار است برویم خواستگاری.

با مادرش صحبت کرده؛ موافق است.

 

مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:47

به اتفاق مامان و خواهر و خواهرزاده یه ساله رفتیم خواستگاری. اونا هم خاله بود و مامان و داداش خود فائزه جان. فضا خیلی عالی بود. همه چی عالی بود... عالی.

مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 120 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:47

عقدمان شد. با اندکی کش و قوس. به همین شیرینی :) 13 شهریور 98. 

بعداً مفصل مینویسم

مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 112 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:47

26 آبان 97 است. تولد فائزه. زنگ زدم کمی صحبت کردیم و از لزوم رعایت چارچوب بیش از پیش گفتم این حرف ها که یکهو فائزه منفجر شد. بغضش، حرفهایش. به تنگ آمدنش را عیان کرد. حق داشت. از اینکه درمانش جلوی چشمش مشرک نشوم کاش......ادامه مطلب
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 118 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 7:46

بعد از ماجرای پست قبل خودم مصمم تر به اجرای این حکم شدم. دیگر به خاطر حرف او نبود. خودم دو دو تا چهار تا کردم دیدم با همین یک سختی قرار است کلی آسانی نصیبم گردد.  تهرانم. با مادرم تلفنی کمی صحبت و مقد مشرک نشوم کاش......ادامه مطلب
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 14 بهمن 1397 ساعت: 7:46

نصف شب است... روز قبل (قبل از ساعت دوازده بامداد دیروز حساب می شود) آنقدر دیر بیدار شده ام که الان خوابم نمی آید. سالن مطالعه خوابگاه نشسته ام و دارم با کارهای عقب افتاده ام ور می روم. در خلال ور رفتن به غایب روزهای قبل از نقطه و حاضر بعد از نقطه فکر میکنم. به حرفهایی که حدود دو ساعت پیش زده. دارم در به در دنبال یک مشرک نشوم کاش......ادامه مطلب
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 116 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 3:59

بانوی مضطرب روزهای قبل این دو سه روز اخیر خیلی آرامش از صدایش می باره. حرفهای امیددار که می زدم همان لبخند شیرین همیشگی اش را می زد. چگالی این لبخندهایش بیشتر شده بود. انگار برایم یک هفته شده از دیروز. فارسی در مقابل توصیف دلتنگی ام زار می زند. اینکه صدایش انقدر آرام باشد وسوسه ام میکند دوباره بشنومش.

اما حیف که قول داده ایم به هم.

برای رسیدن به او لحظه شماری میکنم. ای کاش لایقش باشم.   

مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 124 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 3:59

گفت وقت کمی نمانده، چرا نمی خواهی آدم شوی.

باید زجر بکشی

مشرک نشوم کاش......
ما را در سایت مشرک نشوم کاش... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ever4eachother بازدید : 111 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 3:59